آقای سازگارای عزیز لطفا فرصتها را نسوزانید!
اطرافیان من همه میدونند که چقدر نسبت به شما " دکتر سازگارای عزیز" ارادت دارم. چه اونموقع که نامه به رهبری نوشتید و زندان افتادید و اعتصاب غذا کردید چه بعد از آن که به خارج رفتید و طرح رفراندوم را دادید و چه الان که برای جنبش سبز ایران راهکار ارائه میدهید. آقای سازگارای عزیز اینروزها فرصتی مغتنم پیش آمده که مردم بطور دوره ای - هر هفته - از مصونیت نام نمازگزار استفاده کنند و در اعتراض به دولت کودتا گرد هم آیند. جناب سازگارای گرامی اینجا نه سوییس است و نه فرانسه. بگذارید تعارف را کنار بگذاریم - در هفته های پیش همه دیدیم (اگرچه دور از انتظار نبود) که نه اعتصابی رخ داد و نه تظاهرات رعد آسا بوقوع پیوست. متاسفانه مشکل اینجاست که هدف گم شده و یا اینکه دست کم تعریف نشده. شما بگویید بناست انقلاب کنیم - یا با به شکست کشاندن دولت کودتا میرحسین موسوی را به قدرت برسانیم تا حکومت استحاله شود؟ اگر هدف اولیست که بله خونها باید داد و سلاح ها بدست گرفت و تیمها باید تشکیل داد. ولی اگر هدف دومیست راهکارهای کم هزینه را میبایست تا کلافه شدن دولت کودتا پیش گرفت. قطعا یکی از این راهکاراها تجمع در مکانهاییست که دولت به هوادارانش اجازه تجمع میدهد. نماز جمعه - 22 بهمن - روز قدس - اعتکاف - عزاداری محرم و چه و چه و چه ! استاد سازگارای عزیز شما بهتر از همه ما میدانید که "استحاله" یعنی چه؟ استحاله یعنی به قدرت رساندن انسانهای دموکراتیک برای تغییر مسالمت آمیز ساختار غیر دموکراتیک حکومت - استحاله یعنی تغییر ساختار جمعیت 5 هزار نفره شرکت کنندگان در نماز جمعه که موافق حکومتند به محل اجتماع صدها هزار مخالف حکومت. استحاله یعنی 22 بهمن بجای راهپیمایی چند صد هزار نفری موافقان حکومت - میلیونها مخالف مسیرهای منتهی به میدان آزادی را بپیمایند و ... بهترین نمونه استحاله انجمن های اسلامی دانشگاهها و دفتر تحکیم وحدت است که از موافقین سینه چاک حکومت به مخالفین رادیکال حکومت تغییر ساختار داد.
متاسفانه به نظر می آید که برخی تجمع صدها هزار نفری مخالفین دولت کودتا در محل نماز جمعه را به حمایت از رفسنجانی تعبیر میکنند. بگذارید که بگویم که خوب میدانم که رفسنجانی همان کسیست که حماسه دوم خرداد پس از دوران سیاه زمامداری او به وقوع پیوست . همان کسیست که از طرف گنجی عالیجناب سرخپوش نام گرفت و خون شهیدانی همچون فروهرها و مختاری ها و پوینده ها به گردن اوست. کسیست که در انتخابات مجلس ششم از سی و یکم با تقلب به سی ام ارتقاع یافت و انصراف داد. همان کسیست که گفتند و گفتیم بجز هزینه هیچ دستاوردی برای اصلاحات ندارد. اما با تمام این گفته ها تجمع مخالفان دولت با شعار ابطال انتخابات در محل نماز جمعه چه دخلی به رفسنجانی دارد؟ از چه میترسیم؟ از مصادره حرکت؟ از تبلیغ؟ آیا این جنبش هنوز به این نتیجه نرسیده که باید راه خود را رفت و اهمیتی به موضعگیری سایر کشورها و مسئولین حکومت نداد؟ این همه مشروعیت زدایی کردیم غرب برایمان چه کرد؟ این همه از ترس انگهای دولت خود سانسوری کردیم چه شد؟ جنبش سبز نیاز به راهکارهای کم هزینه اعتراض دارد و این ممکن نیست مگر استحاله امتیازهایی که دولت به موافقین خود میدهد. آقای سازگارای عزیز گفته اید که اگر مهندس موسوی خود فراخوان دهد شرکت در نماز جمعه شدنیست. شما که در غرب آزاد نشسته اید چرا نمیپرسید که موسی کجاست؟ آزاد است یا زندانی؟ سالم است یا خدای نکرده بیمار؟ آیا اینطور نیست که همه رسانه های مربوط به وی مسدود شده و قلم نیوز تا حرکتی اعتراضی بناست پا بگیرد صرفا هشدار میدهد که تنها محل اظهار نظر مهندس موسوی سایت قلم نیوز است ؟! آیا سایت قلم توسط کودتاچیان تسخیر نشده؟ اگر میتوانستیم از موسوی بپرسیم که با این حرکت موافق است یا خیر - میشد این حرکت را مشروط به نظر وی کرد. ولی الان که خبری از او نیست چگونه میتوان چنین پیش شرطی را مطرح نمود؟ اگر با شرکت در نماز جمعه مخالفیم با تجمع در محل نماز جمعه و راهپیمایی بعد از آن که مشکلی نداریم؟
من شخصا معتقدم که نباید فرصتها را سوزاند. اگر طرحی جایگزین بود - اما و اگرهای ما منطقی به نظر میرسید ولی الان که راهی دیگر نداریم نباید در این شرایط که جنبش به سمت رخوت و ناامیدی میرود همین کورسوی امید برای ادامه اعتراضات را هم خاموش کرد. قطعا هر حرکتی درصوتیکه هدف و برنامه و راهکارش مشخص باشد مصادره نخواهد شد. درست مثل الله اکبر گفتن شبانه روی پشت بامها که از نماد موافقت با حکومت به مخالفت به حکومت تغییر ماهیت داد و هیچکس نتوانست آنرا به نفع خود مصاده کند.
ممنون از تلاشها و توجهات شما